تکه فیلم: صدای استاد علینقی وزیری – در آپارات
چرا کلاسیکِ ایرانی؟
بر اساسِ مدلِ تقسیمبندیِ سهگانهی “آلن مریام” (کلاسیک/فولکلور/مردمپسند) موسیقی کلاسیک، لزومن مربوط به موسیقی کلاسیکِ اروپا و غرب نیست. موسیقی کلاسیک دارای مؤلفه هایی است که یک اثر را از بقیهی گونهها متمایز میکند.دارای مؤلفه هایی است که یک اثر را از بقیهی گونهها متمایز میکند. به عنوان مثال اولین و بزرگترین شاخصهی موسیقی کلاسیک، قابلیتِ به نوشتار درآمدنِ آن است. شیوهی مکتوب کردن آثار موسیقی ابتدا در اروپا شکل گرفته و با نگارش بر اساسِ نتهای هفتگانه و ترکیبات و جزئیات قرارگیری و شیوههای اجرایی، بتدریج کامل شده به صورت یک نظام منسجم درآمد و خیلی زود به نقاط دیگر جهان انتقال پیدا کرد. برخی کشورها و تمدنهایی که نظام نوشتاری و دانشگاهی مشخص و محکمی داشتند و موسیقی آنها نیز دارای نظم و قواعدی بود، توانستند از این شیوه بهره بگیرند. در ایران نیز اواسط قرن سیزدهم(1248) برای اولین بار توسط یک گروه موسیقی فرانسوی که از سوی حکومت برای معرفی موسیقی نظامی دعوت شده بود، به ایران وارد شد. بعضی از موسیقیدانان از جمله دوریشخان از این تعلیمات بهره بردند. از میان اساتید، “علی نقی وزیری” پس از بازگشت از آلمان(1302) اولین مدرسه واقعی موسیقی را تاسیس کرد، او اولین کسی است که نتنویسی را در موسیقی ایران به کار برد.
چطور تشخیص بدهیم؟
تا اینجا متوجه شدیم که ایران و زبان پارسی به دلیل پیشینه قوی در نوشتار و تدریس، زمینهی پذیرشِ اشکال مکتوب را داشت و موسیقی اصیلِ ایرانی که خود دارای اصول و ساختاری تا حدودی باقاعده و منظم بود، پذیرای شیوهی نگارش متداول گونهی کلاسیک شد. اما آیا میتوانیم هر موسیقیای که قابلیتِ مکتوب شدن دارد، موسیقی کلاسیک بنامیم؟ خیر! مؤلفههای دیگری در این زمینه باید بررسی شود که توسط متخصصانِ علوم دیگر صورت میگیرد: اتنوموزیکولوژی(بررسی علمی موسیقی اقوام و ملل) و موزیکولوژی(موسیقی شناسی). ما نمیتوانیم به هر موسیقی به صرف استفاده از اشعاری خاص یا نوعی مراسم آیینی یا انتقال از گذشته یا اجرا توسط هنرمندی مشهور یا… بگوییم کلاسیک!
کلاسیک ایران – خاطره_های رنگ باخته لالایی_ها
چرا سنتی نه؟
عنوان سنتی نیز عنوان رایج بسیار نادرستی است که متأسفانه باب شده است. سنت همانطور که از نامش پیداست، مربوط به گذشته است و دامنهی وسیعی از موسیقی یک سرزمین را در خود دارد. اگر قرار به استفاده از این واژه باشد، گونههای دیگر – مثل موسیقی قومی یا نواحی یا محلی و موسیقیِ مردمپسند – همه را میتوانیم به نوعی سنتی و به جا مانده از گذشته بنامیم! بنابراین درست به نظر نمی رسد که این عنوان رابه موسیقیای نسبت دهیم که اکنون دیگر با پیشرفت تکنولوژی و تکمیلِ نظامِ نگارشی و آموزشیف روز به روز هویتِ مستقلِ خود را به اثبات رسانده است. اری، از گذشته آمده است، اما در عین آنکه همچنان زنده و پویاست، چنان شکلپذیرفته و نظمیافته است که میتواند همچنان در خلق، بازآفرینی، حتی ابداع آثار جدید و نیز رنگامیزیِ بسیاری آثار اقتباسی، با همان قدرتِ کهن خودنمایی کند.
این کتاب به زبان ساده از روند شکلگیریِ سیستم دستگاهی و تقسیماتِ آن میگوید.
چرا دستگاهی نه؟
عنوان دستگاهی نیز، عنوان مناسبی نیست. بسیاری از نواها و گوشههایی که اکنون در موسیقی ردیف ثبت شدهاند ریشه در نواحی مختلف کشور دارند. ما نمی توانیم تشابهات را نادیده بگیریم و قطعات را از هویت قومی تفکیک کنیم.
این مبحث ادامه دارد…
—> ما را در تکمیل این نوشتار یاری کنید. <—