00:00

به تماشای آب‌های سپید

  • موسیقی ایران و ارمنستان
  • ساز و آواز گروهی – اجرای گروهی – بداهه ‌نوازی
  • اجرای زنده: کنسرت کاخ نیاوران – شهریور 1382
  • ناشر: هرمس – ۱۳۸۳
  • نامزد دریافت جایزه گرمی – 2006
  • خرید قانونی آلبوم از درگاه بیپ تونز

رده: اقتباسی

آلبوم «به تماشای آب‌های سپید» حاصل همکاری «حسین علیزاده»، گروه «هم‌آوایان» و «ژیوان گاسپاریان» – نوازنده‌ی دودک و موسیقی‌دان شهیر ارمنستان – است. ایده‌ی این همکاری از سوی رامین صدیقی – مدیر نشر موسیقی هرمس – با علیزاده و گاسپاریان مطرح شد؛ قطعاتی برای این همکاری توسط علیزاده نوشته شد و پس از سفر گاسپاریان و گروهش به ایران و چند جلسه تمرین، کنسرتی در کاخ نیاوران، در شهریورماه ۱۳۸۲ اجرا و ضبط شد. این اجرا در سال ۱۳۸۳ توسط نشر هرمس، تحت‌عنوان آلبوم «به تماشای آب‌های سپید» منتشر شد.

این اثر تلفیقی از موسیقی ایران و ارمنستان، ساز و آواز گروهی و بداهه نوازی همراه با اشعار فارسی، ارمنی و ترکی است. علیزاده موسیقی ایران و ارمنستان را دارای ریشه‌های مشترکی می‌داند. او موسیقی تلفیقی را ملاقات دو فرهنگ می‌نامد.

این آلبوم در سال ۲۰۰۶ نامزد دریافت جایزه گرمی در بخش بهترین موسیقی سنتی جهان شد.

  • آهنگسازی و تنظیم:
    حسین علیزاده  – ژیوان گاسپاریان (ماما)
    ایلگار مرادُف (ساری گلین)
  • خوانندگان:
    افسانه رثایی، هورشید بیابانی، علی صمدپور
    محمدعلی احدی، ژیوان گاسپاریان
  • ترانه سرایان:
    م.آزاد (محمود مشرف آزاد تهرانی)، مولانا
    ژیوان گاسپاریان (آهنگ: ماما) – و اشعار آذری، ارمنی، فارسی
  • نوازندگان:
    حسین علیزاده (شورانگیز)
    ژیوان گاسپاریان (دودوک، آواز)
    گروه هم‌آوایان:
    افسانه رثایی (آواز)
    هورشید بیابانی (آواز)
    علی صمدپور (آواز، کوزه، دمام)
    محمدعلی احدی (آواز)
    علی بوستان (شورانگیز)
    محمدرضا ابراهیمی (عود)
    بهزاد میرزایی (تمبک، دف، نقاره)
    آرمن غازاریان (دودوک)
    وازگن مارکاریان (دودوک)

 

  • تهیه‌کنندگان: رامین صدیقی، هوتن امین‌الهی
  • عکس روی جلد: عباس کیارستمی
  • طرح و اجرا: علی بوستان
  • عکس: علی بوستان، رضا بوستان، صبا علیزاده، نیما علیزاده
  • ترجمه متون ارمنی: سواک بایندوریان، پاملا یوخانیان
  • ترجمه انگلیسی: پوپه میثاقی
  • مدیر صدابرداری: رضا عسگرزاده
  • صدابرداری زنده: جعفر شمس، پژمان بلورچی
  • میکس و پالایش: رضا عسگرزاده، کریستف رضاعی
  • با تشکر از: فریدون آو، کیوان فرزین، بهرنگ تنکابنی، اوا اسکالا

{بر اساس جلد cd آلبوم}

  1. پرنده‌ها (شعر: م. آزاد)
  2. نغمه‌های ارمنی (بداهه‌نوازی شور)
  3. ساری گلین (موسیقی: ایلگار مرادُف/ با اشعار: آذری، ارمنی و فارسی)
  4. آواز پرنده‌ها (گروه‌نوازی سازی)
  5. ماما (شعر و موسیقی: ژیوان گاسپاریان)
  6. بداهه‌نوازی شورانگیز
  7. پروانه شو (شعر: مولانا)

حسین علیزاده در دفترچه آلبوم درباره‌ی این همکاری چنین نوشته است: «وقتی همکاری با گاسپاریان به من پیشنهاد شد، نگاهم به دوردست خیره شد و صدای سحرانگیزی مرا به سوی خود کشاند. همان صدای آشنایی که حکایت جاودانگی عشق با اوست. هر نغمه را یادآور می‌شدیم، برایمان آشنا بود. چه بنوازیم؟ شور؟ دشتی؟ چهارگاه؟ بیات شیراز؟ و یا… همه این عناوین بار زیادی برایمان داشت. گویی از خاطرات سخن می‌گفتیم، از خاطراتی که قرن‌ها سرنوشت دو فرهنگ را رقم زده بود. موسیقی ایران و ارمنستان، زبان مشترکی است که هر عبارت آن، برای هر دو ملت آیینه‌ای از تاریخ است. این کنسرت هدیه‌ای است به ملت ایران و ارمنستان، به‌ویژه هم‌وطنان ارمنی».

  • ژیوان گاسپاریان دربارهی زندگی و اولین آشنایی‌اش با دودوک می‌گوید: «تنها ۶ سال داشتم. مادرم فوت کرده و پدرم هم به جنگ رفته بود و من در یتیم خانه، دوران کودکی سختی را طی می‌کردم. در آن دوره، جاهایی بود که مثل سینماهای امروزی فیلم نشان می‌دادند. از آنجا که فیلم‌ها صامت بودند سه نفر نوازنده زیر پرده می‌نشستند و با نواختن دودوک نمایش فیلم را همراهی می‌کردند. اولین بار که صدای دودوک را شنیدم خیلی خوشم آمد. در میان آن سه نوازنده، استادی هم بود به نام مارکار مارکاریان؛ خود را به او رساندم و از او خواهش کردم که یک دودوک هم به من بدهد؛ خیلی خشن جواب داد که می‌خواهی چکار؟ برو درست را بخوان مگر پدر و مادر نداری؟ روزی پیش او رفتم و پول ناچیزی را که از فروش ظرف و ظروف کهنه‌ی خانه به دست آورده بودم به او دادم؛ پول‌ها و دست کوچک عرق کرده‌ی مرا پس زد، دودوک ساده‌ای را از جیب درآورد به من داد و گفت: برو بزن؛ تو شاید آدم خواهی شد. از خوشحالی در پوست نمی‌گنجیدم؛ در طول زمستان یک لحظه دودوک را از لبانم دور نکردم و نواختن نخستین آهنگ را که «دِلِ یامان» نام داشت…». (خبرگزاری تسنیم)
  • برای آنهایی که کنسرت را از نزدیک مشاهده کردند، این برنامه بر وجوه مشترک فرهنگی و میراث موسیقایی این دو ملیت صحه گذاشت. احساسات حضار زمانی به اوج خود رسید که قطعه‌ی فولکلور ساری گلین (به سه زبان آذری، ارمنی و فارسی) اجرا و خوانده شد. اگرچه شاید بسیاری با این سؤال که «آیا این کنسرت توانسته است تلفیقی مناسب را به وجود بیاورد؟» مواجه شده باشند اما بی‌شک نمی‌توان انکار کرد که این کنسرت، کنسرتی جذاب و شنیدنی بود و آهنگسازی علیزاده نقطه‌ی ملاقات مطلوبی را برای این دو فرهنگ به وجود آورده بود. (مجله فرهنگ و آهنگ، ص46)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید

فهرست