دو تار
- سازهای زهی- مضرابی (ناخن)
- ایرانی-ریشه خراسانی
- برجستهترین نوازنده: استاد عثمان محمد پرست
- ساز رسمی در کلاسیکِ ایرانی
“دوتار” سازی با دو وتر از ردۀ بربطها یا لوتهای دستهبلند، از مازندران تا سینکیانگ چین! در اسناد تاریخی پیش از قرن دهم، نامی از دوتار دیده نمیشود، اما گمان میرود برخی از سازها که در منابع کهن از آنها یاد شده، نمونه قدیم این ساز باشند؛ برای مثال فارابی در الموسیقی الکبیر از تنبور بغدادی و تنبور خراسانی نام برده که هر دو سازهایی با دو سیم هستند. به نوشته ی او، اندازه و ساختمان تنبور خراسانی در سرزمینهای مختلف متفاوت است. با توجه به این نکته، میتوان این احتمال را مطرح کرد که دوتار یکی از انواع تنبور خراسانی بوده و پس از پدید آمدن و رایجشدن سهتار، که دارای سه وتر بوده، آن را بهسبب آنکه دو وتر داشته، دوتار نامیدهاند.
- در رسالات عبدالقادر مراغی (تألیفشده در دهههای آغاز قرن نهم)، که یکی از مهمترین منابع فارسی در شناخت سازهای کهن است، نام دوتار دیده نمیشود، اما طبق توضیحات مراغی از ساز تنبور شروانیان، شباهتهایی میان این ساز و آنچه امروزه دوتار گفته میشود، وجود دارد. خلاصةالاشعار و زبدةالافکار (تألیفشده در اواخر قرن دهم) از قدیمترین منابعی است که در آن از دوتار و مولانا افضل دوتاری (مقتول ۹۹۴)، که در نواختن دوتار و چهارتار سرآمد بوده، سخن رفتهاست.
- از نظر سازشناسی، این ساز را می توان به دو دسته بزرگ تقسیم کرد – خراسانی و ماوراء النهری:
1- خراسانی (از استانهای مازندران و گلستان تا منطقۀ هرات) شامل انواعِ ترکمنی و قاراقالپاقی و نیز تنبور کردی میشود. ویژگی مشترک آنها یکپارچهبودن (یا ترجیح برای یکپارچهبودن) جعبۀ صوتی آنها و استفاده از سیمهای فولادیِ کوکشده با فاصلههای چهارم یا پنجم است. سیم زیر حدود لای دوم (دوی سوم در خراسان غربی) کوک میشود.
2- در مقایسه، دوتار ماوراءالنهری بزرگتر و درازتر است و کاسۀ آن از صفحات باریک بههمچسبیده (ترکه) ساخته شده است. وترهای آن از ابریشم است و به فاصلۀ چهارم یا پنجم و بمتر (دوی دوم یا ر دوم) کوک میشوند. - نمونه هایی از دوتار در حجاریهای به جا مانده از تاریخِ کهنِ ایران نیز مشاهده شده است. جلوه ظاهری این ساز ساده است اما اگر بخواهند آن را تزیین کنند قسمت دسته را با سنگ فیروزه یا استخوان شتر زیباتر می کنند. این کار بیشتر در استان خراسان انجام می شود.
- اینساز دو وتر (سیم) دارد و به همین سبب دوتار نام گرفتهاست؛ با این همه، برخی از انواع آن در کشورهای مجاور بیش از دو وتر دارد، مانند دوتار سهوتری و دوتار چهاردهوتری هراتی. دوتارِ به اصطلاح چهاردهوتری، تحت تأثیر ربابِ افغانی، معمولاً پانزده وتر دارد. براساس جنس وتر نیز میتوان تفاوتی میان دوتار و تنبور قائل شد؛ بهاین ترتیب که وترهای دوتار در اصل از جنس روده (زه) بوده، درحالیکه وتر تنبور از فلز (فولاد، برنز یا هر دو) بودهاست.
شکل ظاهر: دوتار دارای شکمی گلابی شکل و دسته ای نسبتاً دراز است و 17 تا 20 دستان (یا پرده) بر دسته آن بسته می شود (برخی از دوتارهای محلی در نواحی مختلف جنوب ایران فاقد دستان است). سطح روی شکم دوتار از جنس چوب است. تعداد سیم های این ساز معمولن 2 تا است و تارهای آن به فاصله های مختلف کوک می شوند. در شکل متداولی که در ایران رایجتر است، طول دسته حدود 60 و مجموعاً تمام ساز حدود یک متر است. اجزای دوتار عبارتند از:
- کاسه ی دوتار
- دسته دوتار
- روتار ( صفحه )
- سیم گیر
- خرک ( شیطانک)
- پرده ها
- تارها
- گوشه ها
ساخت ساز: چوب استفاده شده برای ساخت این ساز، چوب درخت توت، گردو، زردآلو یا عناب است. در قسمت داخلی کاسه آن حفره هایی وجود دارد که تضمین کننده صدای ناب ساز می شود. در صورتی که این حفره ها در اثر رطوبت تغییر شکل دهند، صدای اولیه و با کیفیت از ساز به گوش نمیرسد. در گذشته های دور چوب این ساز را با روشهایی به شکل پوک در می آوردند تا صدای بهتری از آن به گوش برسد. {یکی از این روش ها قراردادن چوبساز درون آهنگ بود؟ – نیازمند تحقیق}
- امروزه دو رشته سیم فلزی بر روی این ساز نصب می شود، اما در گذشته های دور از ابریشم برای ساخت سیم های آن استفاده می شد. این ساز دارای دو تار است. یکی از آن ها صدای بم تری دارد و دیگری به عنوان صدای زیر استفاده می شود.
- خرک ها در ساز، از بازی و حرکت اضافه ی سیم ها جلوگیری می کند و معمولا از قطعات کوچک چوبی یا پلاستیکی ساخته می شود. پرده ها از جنس نخ پلاستیکی و یا روده ی گوسفند هستند و برای تنظیم کوک نت های ساز از آنها استفاده می شود و دست نوازنده هنگام نواختن پشت پرده ها قرار می گیرد.
- گوشه ها در قسمت دو طرف انتهایی ساز دوتار قرار دارد فاصله دو گوشه از هم 5 سانتی متر است و جنس گوشه ها هماهنگ با دسته ساز از جنس چوب درخت زرد آلو است. کار اصلی گوشه کوک کردن سیمهای ساز است و شبیه به پیچ هستند.
کوک کردن: دوتار را در فاصله ی چهار یا پنج کوک می کنند که روش کوک کردن آن در مناطق مختلف باهم فرق دارد. به عنوان مثال، کوک کردن دوتار ترکمن صحرا، کتول، شرق مازندران و نیز شرق و شمال خراسان به این صورت است که سیم اول لا و سیم دوم می می باشد.
ساز دوتار این توانایی را دارد که تا 24 پرده در خود داشته باشد ولی در هنگام شروع 9 پرده بیشتر نیست. در کتاب « موسیقی الکبیر» فارابی، پرده بندی دوتار تشکیل شده از پنج دستان که ثابت هستند و چند پرده ی دیگر که متغیر است.
طریقهی نواختن: برای نواختن این ساز از پنجه استفاده می شود و مانند تار و سه تار نمی توان از مضراب و ناخن برای نواختن آن استفاده کرد. معمولا برای نواختن آن از دو انگشت شست و انگشت سبابه استفاده می کنند. البته در برخی از ناحیه ها از دیگر انگشتان دست نیز برای نواختن بهره می گیرند. نوازنده برای نواختن دو راه دارد: یکی نواختن تارها به طریقی که نوک انگشتان با صفحه ساز برخورد نکند که در این صورت صدای شنیده شده صدای ظریفی است – در نوع دیگری علاوه بر برخورد انگشتان به سیم، به صفحه ساز هم برخورد دارد که صدای بی نظیری از آن شنیده می شود.
در ایران، حوزه های نواختن دوتار عبارتند از شمال خراسان در شهرهای بجنورد، اسفراین، شیروان، درگز و قوچان و جنوب و شرق خراسان در شهرهای بیرجند، قائنات، تربت جام،کاشمر، باخرز، خواف و سرخس و نواحی ترکمن نشین شمال شرق از جمله استان گلستان و بخش علی آباد کتول، همچنین برخی مناطق استان مازندران. در جنوب ایران نیز در اجرای موسیقی نواحی رایج است. این ساز بطور کلی در نواحی مختلفِ کشور، با اندکی تغییر در شکل و نحوه نوازندگی دیده می شود.
تعدادی از برجستهترین نوازندگان معاصر دوتار:
عثمان محمد پرست
قربان سلیمانی (حاج قربان)
غلامعلی پورعطایی
نورمحمد درپور
سید جلالالدین آشتیانی
احمدقلی احمدی
اسماعیل ستارزاده
محمد اسماعیلزاده
عاشورگلدی برزین
علیاصغر بیانی
ذوالفقار بیتانه
تهمورس پورناظری
اکبر جباری
غلامحسن حداد
کمال خان هوت
درویش علی چنگی
عباسقلی رنجبر
رمضان سلمانی
علیرضا سلیمانی (بخشی)
نظرمحمد سلیمانی
سهراب محمدی
یلدا عباسی
ذوالفقارعسگریپور
غلامحسین سمندری
علی غلامرضایی آلمهجوقی
فاروق کیانی
روشن گلافروز
مرتضی گودرزی
سید عباس معارف
محمد یگانه
اولیاقلی یگانه
محمدحسین یگانه
آیمحمد یوسفی
- دوتار، ساز هر چهار گوشه ایران است. اگر خراسان را ندیده باشید، میتوانید آن را در صدای دوتار و آواز چهاربیتیخوانها بشنوید. دوتار آوای مادرانه کویر است و روایتگر عاشقانههای مردمانی زلال. دوتار صدای خراسان بزرگ است و خراسان دیار مردان بزرگ، از فردوسی و مولانا تا… دوتار، این ساز بهظاهر ساده، بارها بار بزرگ موسیقی ملی ما را به دوش کشیده است. گاه در دستان خنیاگر حاج قربان در جشنواره آوینیون فرانسه غوغا کرده و گاه در دستان ساحر غلامحسین سمندریان در آلمان، ایتالیا، فرانسه، یونان، لبنان و سوئیس مردمان اهل هنر را سحر کرده و افتخار آفریده است… (همشهری آنلاین)
- ایران 1398 در چهاردهمین دوره اجلاس کمیته میراث ناملموس بشری که در شهر بوگاتا پایتخت کلمبیا برگزار شد، فقط پرونده «مهارت ساختن و نواختن ساز دو تار» را روی میز کمیته میراث بشری یونسکو داشت… (خبرگزاری ایسنا)
- اسطوره ها؛ سرمنشأ دوتار را چندین اسطوره که شفاهاً یا بعضاً به طور مکتوب در رسالات موسیقی نقل شده اند، توضیح میدهند. اختراع آن به افلاطون یا فیثاغورس نسبت داده شده است. در آسیای میانه، اختراع دوتار (همچنین کمانچه) به قنبر، میرآخورِ امام علی (ع)، برمیگردد (سلطانُوا، همانجا). این ساز در ابتدا صدا نمیداده، زیرا شیطانک نداشته است (چیزی که دقیقاً موردِ بربطهای باستان بوده که وترهای آنها نه با گوشی، بلکه با تسمه سفت میشده اند). ابتکار استفاده از شیطانک الهام شیطان است و نام آن (که شیطان خرک هم به آن میگویند) نیز از همین جا می آید، هرچند تاجیکها این نام را به بُلبُلک تغییر داده اند… در چندین سنتِ آسیای میانه ای، قنبر خان نام قطعه ای مهم از رپرتوارِ انواع بربطها ست. گفته میشود که خنیاگرانِ علوی آناتولی، که آواز خود را با «ساز، باقلاما» (یک نوع تنبور دسته بلند) همراهی میکنند، «کِنبِر» نامیده میشوند. (مرکز دایره المعارف اسلامی)
- امروزه در مناطق وسیعی از غرب چین تا ترکیه انواع مختلفی از دوتار دیده میشود که به نامهای مختلف خوانده میشوند؛ در تاجیکستان و ازبکستان (در میان اقوام کوچنشین) و افغانستان (نزد ازبکها و هزارهها) نوعی دوتار وجود دارد که آن را دُمبَره، دوتار چه یا دوتار مَیدَه (کوچک) نیز مینامند. این ساز (با طول حدود ۷۵ سانتیمتر) از دوتار دیگر مناطق کوچکتر است و معمولاً کاسه و دستهای از چوب درخت زردآلو دارد که گاه هر دو را از یک تخته میتراشند. صفحه روی این ساز معمولاً از چوب سپیدار است و جنس وتر در گذشته از زه (روده تابیده) بوده و امروزه از نایلون است… (کتاب “دوتار”)
- پاندورِ آوارها (داغستان) شکل کاملاً متفاوتی دارد، با کاسهای بسیار کشیده و یک دستۀ کوتاه. بااینحال، آن را مثل دوتار با پنجۀ راست مینوازند. پاندوریِ گرجی، از نظر شکل و شیوۀ نوازندگی، به دمبرۀ قزاق نزدیک است، اما اغلب یک وترِ سوم به آن اضافه میشود. (مرکز دایره المعارف اسلامی)
- دوتارنوازان خراسان همراه با نواختن موسیقی قصه ای را روایت می کنند، انگار قصه در این نواحی با موسیقی عجین شده است؛ در موسیقی شمال خراسان یک موسیقی “بخشی گری” داریم که در اصل موسیقی مقامی ایران است؛ یعنی در موسیقی آذربایجان، شمال خراسان و در حقیقت افسانه های مختلف در ترکمن صحرا نیز همین روایات را داریم. تفاوت موسیقی شمال خراسان که امروز می شنویم با موسیقی عاشیقی آذربایجان یا موسیقی ترکمن این است که راوی یا نوازنده، داستان را هم تعریف می کند و بعد می نوازد. یعنی صرفاً موسیقی اجرا نمی شود بلکه یک روایت گر داستان هایی را همزمان با موسیقی یاد می گیرد و بعد شروع به نواختن و توضیح دادن موسیقی می کند و این دواتفاق با هم می افتد و فرد به تمامی آن اسطوره ها یا داستان های اساطیری که وجود داشته اشراف پیدا می کند. (خبرگزاری ایمنا)
- منابع: کتاب “دوتار ” نوشته: ایلناز رهبری – ساعد نیوز – خبرگزاری ایمنا – مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی – خبرگزاری ایسنا – همشهری آنلاین
. . . . . . . . . . ما را در تکمیل مقالات یاری کنید . . . . . . . . . .