علینقی وزیری
- متولد 5 مهر 1365 تهران – 18 شهریور 1358
- موسیقیدان، آهنگساز، ردیفشناس، نوازنده، رهبر، مدرس
- شهرت: کلنل وزیری
- ابداع علامات فرضی سُری و کُرُن (نخستین)
- معرفی “اعتدال مساوی” (هر اکتاو 24 پرده)
- به نتدرآوردن ردیف کلاسیکِ ایرانی (نخستین)
- پایهگذار موسیقی علمی در ایران
- تاسیس نخستین مدرسه موسیقی در ایران
پدرش “موسی خان میرپنج” مردی نظامی و مادش بیبی خانم دختر محمدباقرخان رئیس ایل انزان، از درباریان بود – زنی متجدد که به موسیقی وارد بود، ضرب میگرفت و آواز میخواند و برادرش دکتر حسینقلیخان نیز درباری بود و در خلوت خانواده تار خوش مینواخت. داییشان نیز، پیرمرد دانشمندی بود که مجلس درس داشت و فلسفه و علوم متعارف آن زمان را درس میداد و ریاضی و علم موسیقی را از روی درهالتاج قطبالدین شیرازی تدریس میکرد. بدین ترتیب محیط خانوادگی برای آشنایی با موسیقی مساعد بود. ابتدا نوازندگی تار را نزد دایی خود فراگرفت.
برادر کوچکترش حسنعلی خان میگفت: “برادرم هرکجا ساز میدید نمونهای به دست میآورد، تا اینکه به تدریج اتاقش موزهی سازها شد: تار، سهتار، کمانچه، سنتور، ویولن، فلوت، قرهنی، ضرب، دایره و شیپور… همه سازها را کم و بیش مینواخت، اما به ویولن و مخصوصا تار آشنایی بیشتر داشت.” وقتی چهارده ساله بود، پدرش به فرماندهی قشون استرآباد و تنکابن منصوب شد. علینقی که علاقمند به ورزش، تیراندازی، اسبسواری و شمشیربازی بود با پدر همراه شد و با وجود کم سن بودن با مهارتی که از خودش نشان داد لباس نظامی گرفت و قزاق شد. در این سفر، شیپور زدن را از شیپورچی قزاق یاد گرفت.
چون کارش در قزاقخانه بود، با صاحبمنصبان موزیک آشنایی داشت و فهمید باید خط موسیقی فراگیرد. درسهای ابتدایی نتخوانی را از یاورآقاخان آموخت. سپس همراه دوستش میرمحمد حجازی که در مدرسه سنلویی ویولن میآموخت، با کشیشی به نام پرژوفروا آشنا شدند که موسیقی اروپایی میشناخت و وقتی علاقهی آن دو را دریافت در خانه خود جلسه موسیقی تشکیل میداد و سه نفری ارکستری کوچک میساختند. کشیش پیانو میزد، حجازی ویولن، علینقی ماندلین. کشیش کتاب کومپاندیوم (نوعی دایرهالمعارف موسیقی) برای مطالعه در اختیار علینقی گذاشت و تئوری موسیقی و هارمونی را به او درس داد. چندی بعد کشیش از ایران رفت.
علینقی به مطالعات ادامه داد تا شنید از میان افسران، سلیمان خان ارمنی، از همه واردتر است، مدتی نزد او رفت و متاسفانه دریافت که وی رقبتی به آموزش نشان نمیدهد. در همین احوال خیال رفتن به اروپا در ذهنش تقویت شد. هر جا از کسی سازی میشنید، اقتباسی میکرد و به معلومات خود میافزود. به “انجمن اخوّت” که تازه تاسیس شده بود پیوست و در سلک اخوان صفایی درآمد. آنجا مردم اهل هنر حضور داشتند و برای اولین بار با درویشخان آشنا شد.
همان دوران، در مجلسی که دوستش محمدرضا سالار معظم، با حضور جمعی از هنرمندان ترتیب داده بود، از استاد آقاحسینقلی تقاضا کرد تار بنوازد و تمام حواسش متوجه دست و پنجه استاد بود که چهارگاه مینواخت و ناگهان نیمه تمام رها کرد و ساز را به علینقی سپرد! علینقی با احترام ساز را گرفت و تحسینبرانگیز نواخت و حاضران به استاد گفتند خط موسیقی میداند و مشتاق است ردیف شما را بنویسد. آقامیرزاحسینقلی پیشنهاد داد ردیف برادرش میرزاعبدالله را بنویسد که مضرابهایش واضحتر و شمردهتر است.
سرانجام بعد از گذارن حدود سی سال زندگی پرهیایو، همه مشاغل نظامی و غیرنظامی را کناری نهاد و با دوستش صمصام الملک بیات، عازم پاریس شدند. پس از پنج سال که دوسال آن هم در آلمان گذشت، فارغ التحصیل کنسرواتوار پاریس شده بود و در برلین هم در مدرسه عالی موسیقی دورهی هدایت ارکستر دیده بود؛ بازگشت او به میهن، اندوختهای سرشار از تجربه و کمال برای موسیقی ایران به ارمغان آورد.
در جریان جنبشهای مشروطه 21 سال داشت، افسر جوانی بود از خانوادهای فرهنگی و مشروطهخواه بنابراین مخفیانه به جنبش پیوست. در آن شرایط سیاسی وضعیت موسیقی هم که سالها تحت فشار مخفیانه و بیشتر در قالب تعزیه زنده مانده بود، چنان مبتذل و مجلسگرمکن شده بود که هنرمندان به مطربی و دریافت پول و گدایی تنزل پیدا کرده بودند. اساتید زمان نیز مانند میرزاعبدالله و درویش خان، همچنان در مجالس درویشان و کلاس درس سبک و سیاق کلاسیک ساز زدن را ادامه میدادند. در این دوران ساز کلنل نه تنها سبک موسیقی و اجرای تازهای ارائه میکرد، بلکه احترام او به موسیقی و هنر و غرور او و ساز نزدن در مجالس بزم، شیوه رفتاری تازهای در ارتباط با هنر موسیقی به وجود آورده بود. تمرین و باز هم تمرین و ساختن سازهای جدید با امکانات صدایی وسیع تر، از آن جمله چهار نوع تار و معجزه نوازندگی او در تار و ساختن آهنگ های تازه و نت نویسی جدید و ترکیبات تازه در قالب گام ۲۴ ربع پردهای موسیقی ایران، آوای تازهای بود از هنری تازه.
به نت درآوردن ردیف کامل میرزاعبدالله (به طور مستقیم و خط به خط از خود استاد) و نت نویسیِ سه دستگاه (شور وسط دسته، ماهور، همایون) از آقا حسینقلیخان (نیمه کاره) از اولین پارتیتورهای موسیقی کلاسیکِ ایرانی هستند که بنظر میرسد طرح ابتدایی نگارش کتاب “دستور تار” بودند و کلنل وزیری بعد از برگشتن از اروپا و تکمیل دانش خودش، آن را به چاپ رساند.
سالشمار آثار به جا مانده:
- 1302- مقاله “صنایع مستظرفه” – مجله ارمغان (گروهی از روشنفکران ایرانی در برلین)
- 1301 – انتشار کتاب “دستور تار” – در برلین
- 1302- تاسیس مدرسه عالی موسیقی – تهران
- 1304 – تاسیس آموزشگاه تئاتر “کلوپ موزیکال” – سخنرانی و اجرای هفتگی کنسرت همراه شاگردانش. (تعدادی از هنرمندان عضو کلوپ: علی دشتی، محمد حجازی، علیاکبردهخدا، سعید نفیسی، رشید یاسمی، نصراللهفلسفی، عباس اقبال و…)
- 1304- اجرای تابلو موزیکال “نیم شب” یا “رویای حافظ”.
- 1305- راه اندازی کلاس دختران در مدرسه عالی – راه اندازی کلوپ خانمها
- 1307 – ریاست مدرسه موسیقی دولتی (تغییر کاربری از موسیقی نظامی به مکانی برای آموزش همگانی موسیقی) که چندسال بعد با مدرسه عالی موسیقی (که تا پیش از این خصوصی بود) ادغام شد و یک کنسرواتوار موسیقی ساختند که دورهای پنج ساله ارائه میکرد و در انتها هنرجویان مدرک معادل پایان تحصیلات متوسطه دریافت میکردند.
- 1312- انتشار مجموعه سرودهایی برای اجرا در مدارس – بر پایه اشعاری از فردوسی (همزمان با جشن هزارهای که دولت برای بزرگداشت فردوسی تدارک دیده بود.)
- 1312- نگارش رساله “آرمونی موسیقی ربع پرده” که مقدمه ورود او به دانشگاه تهران و آغاز تدریس در دانشسرای عالی شد.
- 1320- مدرسه موزیک (هنرستان عالی موسیقی) که هفت سال توسط غلامحسین میناشیان اداره میشد و موسیقی ایرانی حذف کرده بودند، به او سپرده شد و اصلاحات را آغاز کرد.
- 1324- ریاست اداره کل موسیقی کشور – که یکسال بعد افراد ظاهراً مترقی او را از این سمت برکنار کردند و پرویز محمود را به جای او گذاشتند!
- 1920 تا 1930 – انتشار چند صفحه گرامافون (اجراهای خودش به ویژه تصنیفها و سرودها)
- 1329 – سمفونی نفت (آهنگسازی با ساز تار) – بعد از ملی شدن صنعت نفت ایران. از نظر مبارزه سیاسی باز جنبش ملی کردن نفت به او قدرت داد و در تابستان ۱۳۳۰ شروع به ساختن سمفونی نفت کرد که با تار می زد. این اثر را آخرین آفریده موسیقی کلنل میتوان دانست.
- 1342- ریاست شورای عالی موسیقی رادیو (آخرین مقام دولتی)
آثار مکتوب:
- 1301- دستور تار و تعلیمات موسیقی – چاپ برلن ۱۹۲۲
- 1303 – کتابچه “در عالم موسیقی و صنعت” (مجموعهای از سخنرانیهای وزیری در زمینه هنر و زیباشناسی) – گردآوری: سعید نفیسی
- 1312 – سرودهای مدارس (از پندهای فردوسی) – عرض نو
- 1313 – نظری مفصل به موسیقی غربی و آکوردشناسی – تهران
- 1313- موسیقی نظری(در سه جلد برای دوره متوسطه) – تهران (نخستین کتاب تئوری موسیقی ایرانی – غربی)
- 1315- آرمنی موسیقی ربع پردهای «تاریخ تحریر ۱۳۱۴»
- 1315- دستور ویولن برای دوره مقدماتی، جلد اول – تهران
- 1315- دستور ویولن شامل آوازهای ایرانی، جلد دوم – تهران
- 1316- سرودهای مدارس «از پندهای سعدی» – تهران
- 1316 – سه پیشاهنگ – تهران
- 1317 – جوجه اردک زشت(ترجمه) – تهران
- 1326 – زیباشناسی تحلیلی اثر پی یر گاستالا (ترجمه) – چاپ دانشگاه تهران
- 1326 – خواندنیهای کودکان (در سه جلد) – تهران
- 1327 – تاریخ عمومی هنرهای مصور جلد اول – چاپ دانشگاه تهران
- 1328 – مرال جنگل – تهران
- 1329 – زیباییشناسی در هنر و طبیعت – چاپ دانشگاه تهران
- 1346 – تاریخ عمومی هنرهای مصور جلد دوم – چاپ دانشگاه تهران
آثار صوتی:
- آثار بیکلام (شامل مارش ظفر، مارش لشکر جنوب، مارش ایران، مارش اصفهان، بندباز، دخترک ژولیده، ژیمناستیک موزیکال، حاضرباش، رقص دختر من، والس دو نامزد، سمفونی شوم، سمفونی نفت)
- سرودها (از جمله سرود ورزشکاران، سرود ای وطن، سرود پاینده ایران، مارش حرکت، سرود مهر ایران، سرود خاک ایران، و چند سرود برای مدارس)
- ترانهها (شامل وصال دوست، مشتاق و پریشان، حسن عهد، اهل دل، کنار گلزار، اسرار عشق، موسم گل، راه وصال، صحبت دل، بهار، سوز من، بسته دام، ره عشق، پاداش، جدایی، دو بلبل)
- ترانههای کودکانه (شامل گنجشک محبوس، کودک یتیم، مادر، تاتی تاتی)
- آثار غنایی (شامل خریدار تو، گوشه نشین، شکایت نی، نیم شب، دلتنگ، دو عاشق، ناامید، و چند اثر دیگر روی اشعاری از سعدی، مولوی، حافظ و حسین گلگلاب)
- آثار نمایشی (اپرت گلرخ، اپرت شوهر بدگمان، اپرت دایی کچل)
- آثار درام (شامل دختر ناکام، جدایی، کودک یتیم)
- نمایشنامهها (شامل تشک پر قو، خانم خوابند)
- پانتومیمها (دزدی بوسه و لاسیها)
- در تمرین تار آنقدر افراط می کرد که به قول یکی از نزدیکان خانواده، شام و ناهار نداشت. خود را در صندوقخانه منزل حبس می کرد و در تاریکی ساز می زد تا انگشتانش به جای پرده ها عادت کنند. در بیست سالگی که هنوز ستوان هم نشده بود تار او قدرتی یافت که رفقا و نزدیکانش او را به سبب شخصیت سازش، کلنل خطاب می کردند و این نام بر او ماند، گرچه آخرین درجه ارتشی او سرتیپی و شغلش فرماندهی قشون سیستان و قائنات بود. (ویستا)
- در نخستين سالهای قرن جاری خورشيدی که نسيم تجدد و تازگی در جامعه ايران نيز وزيدن میگرفت، و کمابيش همزمان با نيما که به آرامی پرچم شعر نو را بر میافراشت، مردی ديگر، با انديشههای نو آورانه، در عرصه موسيقی سر بر می آورد . مردی توانا در موسيقی سنتی و دانای موازين موسيقی بين المللی – علينقی وزيری را که به سبب مشغله های پيشين نظامی ( در سالهای پس از مشروطيت) کلنل ناميده می شد، در واقع میتوان نيمای موسيقی ايران به شمار آورد. (بیبیسی)
- البته جوانه های نوگرائی را می توان پيش از او مثلا در آثار عارف و درويش خان رديابی کرد. ولی اينگونه نوگرائی ها در همان محدوده تنگ سنت پيش می آمد و توانايی و جرئت شکستن اين محدوده را نداشت.
- از او در سال ۱۳۱۲ خواسته شد که در میهمانی دربار به افتخار ولیعهد سوئد در اتاق جنب ناهارخوری به هنگام صرف شام شاهانه با ارکستر مدرسه ساز بزند و وقتی نپذیرفت و پیشنهاد کرد در یکی از سالن های دربار به منظور استماع ارکستر، کنسرتی بدهند و با این پیشنهاد او مخالفت شد چارهای جز دریافت ابلاغ خانه نشینی نداشت. از این زمان بود که کار دانشگاهی را شروع کرد. درس های تلفیق شعر و موسیقی، تاریخ موسیقی، عروض نو، تاریخ هنر، آیین نمایش و زیباشناسی از درس های ارزنده او هستند و کتاب هایی که بدین منظور تالیف و چاپ کرده است بهترین شاهدند. (ویستا)
- وی موسیقی ایرانی و گام ایرانی را تعدیل مساوی کرد و گام را به ۲۴ ربع پرده مساوی تقسیم کرد و بر اساس آن برای اولین بار چند نوایی یا «پلی فونی» و هماهنگی (هارمونی) در موسیقی ایرانی توسط او راه یافت و اجرا شد. از آن زمان حتی در موسیقی مصر گام ۲۴ ربع پرده مساوی تقسیم شده متداول گشت. خواه فیزیکدانان به سبب اختلاف کوماهای پرده ها این تعدیل مساوی را بپذیرند یا نپذیرند، کاری که باخ در موسیقی غرب کرد و دیگران پذیرفتند، او نیز در موسیقی ایران اجرا کرد و بر آن روال موسیقیدانان ایرانی در اجرای موسیقی ایرانی ولو باز به ابتذال نزدیک شده یا نشده باشد، اجرای ربع پردهای میکنند. (ویستا)
منابع: کتاب “سرگذشت موسیقی ایران” – خبرگزاری ویستا – بیبیسی
. . . . . . . . . . ما را در تکمیل مقالات یاری کنید . . . . . . . . . .