رمضان‌ ‌شاهرخ

  • رمضان‌علی شاهرخ سرودی
  • متولد 16 شهریور 1278 تهران – بهمن 1356
  • سازنده، نوازنده
  • ساخت تار و سه‌تار (مهر ندارد)
  • ساخت تعداد کمی تنبک، ویولن، قیچک، تنبور و سنتور
  • مخترع تار هشت سیم (برای کوک شدن با سازهای خارجی)
  • تدریس در دانشگاه تهران
  • همکاری نزدیک با کلنل وزیری برای ساخت تار

پدر که بعدها از تارسازان بنام زمان خود شد، ابتدا به شغل نجاری اشتغال داشت. مادر را در دوسالگی از دست داد و از همان خردسالی نزد پدر مشغول به کار شد. سپس پدر به تارسازی روی آورد و کم‌کم روش ابداعی خودش را در تارسازی بکار گرفت. در آن زمان شاهرخ ۱۵ سال داشت و او نیز تارسازی به سبک پدرش را یادگرفت ولی اولین تارش را به صورت یکسره ساخت، یعنی دسته و پنجه و سایر قطعات سرهم بود. پدرش در آن زمان هر ۳ روز یک تار می‌ساخت اما بعدها به سبک نوآوری شاهرخ هر تار در مدت ۴ سال توسط رمضان شاهرخ ساخته می‌شد! برادرش هم در خردسالی به کار در مغازه مشغول شد و ساختن برخی لوازم جانبی تار را آموخت ولی علاقه‌ای به تارسازی نداشت و تارهایی که در بازار به برادر شاهرخ نسبت می‌دهند ساخت او نیست. شاهرخ در سال ۱۳۰۱ دودهنه مغازه تارسازی در میدان حسن‌آباد روبروی خیابان ورزش دایر کرد.

از اولین روزهای تأسیس مدرسه موسیقی در سال ۱۳۰۲ با کلنل وزیری در مدرسه موسیقی همکاری می‌کرد و این همکاری دوستانه تا سال ۱۳۱۴ ادامه داشت. بعد از کلنل وزیری، شاهرخ تمایلی به ادامه کار با مدیریت جدید مدرسه موسیقی نشان نداد و برای آموزش صنعت خود، در دانشکده هنرهای زیبا مشغول به کار شد و به این کار ادامه داد تا سال ۱۳۴۰ که از دانشکده هنرهای زیبا بازنشسته شد. بعد از بازنشستگی نیز در پی دعوت دکتر برکشلی، رئیس دانشکده هنرهای زیبا، مدتی به خاطر علاقه به کارش درس می‌داد.

مراحل ساخت ساز (از زبان خود استاد):

  • بیش از چهار سال طول می‌کشد تا یک تار بسازم.
  • می‌رفتم به باغ‌های توت کوهستانی در اوین و کن که فقط با چوب این درخت‌ها می‌شود تار ساخت. درخت را انتخاب می‌کردم و می‌خریدم.
  • از کنده یک درخت توت به قطر دو متر و طول نیم متر، کاسه یک تار درمی‌آید کاسه تار را که از دو قسمت تشکیل می‌شود از قسمت‌های مناسب می‌تراشیدم و از یک کنده ۱۲۰ کیلویی ۶ کیلو باقی می‌ماند که می‌بایست مدت سه ماه در آب بماند تا شیره‌اش کشیده شود.
  • پس از سه ماه آن را از آب خارج می‌کردم و تراش می‌دادم و یک سال در سایه نگه می‌داشتم که بعد نپیچد یا نترکد. سپس باید دو سال در آفتاب می‌ماند تا خشک شود و پس از دو سال آن را یک شب در فرهای شیرینی پزها که کارشان تمام‌شده و فر را خاموش کرده بودند، می‌گذاشتم تا به رنگ قهوه‌ای درآید. در آن هنگام دو تکه کاسه تار آماده بود و به‌وسیله چسب مخصوصی آن‌ها را به هم می‌چسباندم…
  • گوشی‌های تار می‌بایست از چوب راست گردوی سیاه رنگ تهیه شوند و برای این کار از ارسی‌های قدیمی ساخته‌شده از این چوب که حداقل بیست سال قدمت داشتند ونشان می‌دادند که پس از آن پیچ‌وتاب نمی‌خورند، استفاده می‌کردم زیرا هر قسمت تار حتی اگر یک میلی‌متر بپیچد قابل‌استفاده نیست.
  • دسته را هم از چوب گردوی درب‌های قدیمی می‌ساختم.
  • پوستی که قسمت بیرونی کاسه تار را تشکیل می‌دهد (پوست تار) از پوست بره تودلی تهیه می‌شد که بسیار نازک و درعین‌حال محکم است.
  • شیطانک‌های بالا و پایین و خرک تار را هم از شاخ قوچ شکاری تراش می‌دادم اما این کار به همین‌جا ختم نمی‌شد، قسمت بالای دسته تار که زیر سیم‌ها قرار داشت می‌بایست از اشیاء دیگری تهیه شود. قسمت وسط از چوب مخصوص به نام فوفل یا آبنوس که فقط در هندوستان وجود دارد تراشیده می‌شد و دو طرف آن به‌وسیله استخوان شتری که در گرمسیر زندگی کرده باشد پوشیده می‌شد. زیرا استخوان شترهای سردسیری چربی پس می‌دهد. (با تیزاب سلطانی منفذهای چوب را باز می‌کردم و سپس آن‌ها را با روغن بزرک پر می‌کردم. کاسه تار تا ابتدای دسته دوتکه بود و دسته تار وسط دو کاسه قرار می‌گرفت).
  • کار سخت تیشه زدن و تار ساختن را از دهه ششم زندگی یعنی از ۱۳۴۰ کنار گذاشت ولی تا سال‌های آخر عمر کار تعمیر ساز را در مغازه خود واقع در چهارراه حسن‌آباد ادامه داد و هر روز از خانه‌اش در ضلع جنوبی پارک شهر تا مغازه را با دوچرخه می‌پیمود تا در مغازه را باز نگه دارد. هنری که اگرچه قبل از او هم وجود داشت ولی نوآوری‌های وی در ارائه کیفیت بهتر و ماندگارتر همراه با زیبایی متفاوت و آشکارا که خودش به وجود آورده بود چیزی بود که او می‌خواست به بهترین وجهی ادامه یابد، اما سبک تارسازی او پس از او ادامه نیافت.
  • کارهای وی درجه‌بندی کیفی داشت: مرغوبترین تار وی سه مهر در قسمت ابتدای پُشت دسته تار داشت. اوایل بر مهرش نوشته شده بود «دسترنج شاهرخ». مهر «شاهرخ» و مهر «رمضان شاهرخ» را بعدها استفاده کرد. در سال‌های بعد به جای مهر، عکس خود را بر زیر سیم گیر به‌عنوان نشانه بهترین تارهای خود می‌چسباند. تارهای دو مهر و یک مهر و بدون مهر به ترتیب درجات پایین‌تری داشتند.
  • منابع: ویکی‌پدیا (برگرفته از مقاله‌ی “نگاهی به زندگی و فعالیت‌های حرفه‌ای رمضانعلی شاهرخ – آزیتا باقری تهرانی فرد. فصلنامه موسیقی ماهور. شماره 51 و 52)

. . . . . . . . . .    ما را در تکمیل مقالات یاری کنید    . . . . . . . . . .

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید

فهرست